نیلوفرنیلوفر، تا این لحظه: 13 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره
علیرضاعلیرضا، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 5 روز سن داره

نیلوفروعلیرضاجون

نصحیت مادربه دختر

نصيحت مادر به دختر مادري گفت روزي اين سخن با دختري اي كه در كاشانه ام همچون فروزان اختري من تورا چون جان شيرين دوست دارم دخترم تو به نزد مادرت ارزنده تر از گوهري سالها اي نازنين چون باغبان پروردمت اي بسا شبها شدم از خواب و آسايش بري خواهم اكنون پند ها آويزه ي گوشت كنم پند مام خويش را ،جانا به خواري ننگري دخترم نيكي و پاكي را شعار خويش ساز نيكي و پاكي بود آيين هر پيغمبري از بد نيك آنچه ميكاري همان را بدروي اين سخنها را نپنداري عزيزم سرسري تا تواني قدر ساعات و دقايق را بدان كسب دانش كن كه نبود به ز دانش زيوري از هوس ها دور باش و از خدا غافل مباش زانكه ...
9 تير 1392

بازی بااعداد

    سلام دوستان.   این مطلب که می زارم یک بازی اعداد هست امیدوارم که خوشتون بیاد.   اگه دوست داشین می تو نین برین یک کا غذ و قلم رو بیارین.   چند بار امتحان کنید سریع یاد خواهید گرفت.   البته اونای هم که بلدن باید دیگه ببخشن.   1-وقتی با دوستتون نششتید بگید که یه شماره تو ذهنش در نظر بگیره و به شما نگه.   به عنوان مثال((عدد 2))   2-سپس بگین که با عدد 2 جمع کند   به عنوان مثال((4=2+2))   3-و بعد بگین که حاصل جمع رو در عدد 2 ضرب کند.   ((8=2*4))   و دوباره بگین که حاصل رو در عدد 5 دوباره ضرب کند  ...
4 تير 1392

داستان

margin-top: 0px; margin-bottom: 5px;" align="center"> داستان کوتاه دوست کیست ؟ به خیلیها میگیم “دوست”… به هرکسی که بتوونیم باهاش بیشتر از یه سلام و یه حال و احوالپرسی ساده حرف بزنیم. خیلی از این “دوست”ها، دوست نیستن. همکارن، همکلاسین،فامیل دورن،همسایه ن، یه آشنان ”دوست” اونیه که باهاش رازهای مشترک داری. اونیه که وقتی دلت گرفت اول از همه شمارهء اونو میگیری. اونیه که برای قدم زدن انتخابش میکنی. اونیه که جلوش لازم نیست به چیزی تظاهر کنی. که اگه دلت گرفت بهش میگی “دلم گریه میخواد!” اونیه که دستت رو میگیره و میگه “میفهمم”. که نمیخواد براش توضیح واضحات بدی. اونیه که سر زده خراب میشی سرش. نمیگی شاید آمادگی نداشته باشه. ...
25 خرداد 1392

تقدیم به نیلوفر عزیزم...

  عشق و دوستی     آغازی دوباره آغازی بی پایان دوستت دارم ... چند نقطه بی انتهاست این دوست داشتن بی پایان است این دلبستن محال است دلکندن خیال است دل بریدن چون این آغاز، بی پایان است ، جدایی ؟ نه عزیزم یک خواب و خیال است! در خواب هم میبینم رویاهای عاشقانه ی با تو بودن را شیرین است این خواب عاشقی ، چه برسد به لحظه های بیداری نفسی دوباره به عشق تو ای همنفس من یک زندگی دوباره بی خیال گذشته ها میخواهم این باران، همین باران عشقت، تا ابد در قلبم بباره اگر زندگی ،همیشه با تو بودن است ، دلم نمیخواهد هیچگاه ...
19 خرداد 1392